ده سالی می شود که گذشته است/ ده سال که باد با خودش همه خوبیهایش را الک کرد و من ماندم و تمام تلخیهایش/ دستهایم معلق مانده بود میان آن همه خوشی و آن انگشتی را که سه نگین داشت با چاقو بریدم تا یادم بماند زندگیی که تو یک طرفش باشی (من شرافتم را ما بین می گذارم) که به شیرینی هیچ شکلاتی نخواهد ماند./ و صدای خنده های قشنگ معشوقه ات (که تو زنان را فقط معشوقه می بینی و بس) عمر کوتاهی در خانه تو خواهد داشت. چرا که تو ثابت کرده ای که عمر عشق آتشینت به کوتا هی عمر دود شدن تمام نامه های عاشقانه ای بود که برای من در عشق و حسرت نوشته بودی و من به یک چشم بر هم زدن سوزاندمشان/می دانی چرا؟؟؟؟؟؟ من می دانم ! من خوب می دانم / دروغ نصف وجود توست و شهوت و خودخواهی نیمه دیگرت!/ حالا تو زنی داری که می دانم یک عمر باید بهراسی که گرگی چون تو به او تعرض نکند!!!!!!!!!/ تاریخ تکرار می شود تلخ تر از آنچه که فکرش را بکنی و من با صبری که این سالهای تلخ به من آموخته منتظر می نشینم تا ببینم که صدای خنده های خانه تو چگونه مهو می شود و شرینی شکلات زندگیت چگونه به زهری بدل می شود که توی این سالها به زندگی من پاشیدی/دنیا کوچکتر از آن است که باد خبرت را همانطور که از پنجره باز اتاقم با خودش آورد باز هم نیاورد/ صبر من زیاد است خیلی به اندازه تمام( عاشقت هستم های) دوروغینی که سالها توی چشمهایم نگاه کردی و گفتی و حالا همه آن را روی صورت زنی دیگر بالا می آوری.و بیچاره آن ستاره ای که خیال می کند تنها ستاره آسمان توست.
(عکس از راحیل جواهری زاده)
تو گل هستی و جات تو گلستان.
اون آشغال هست و جاش تو زباله دانی.
زباله سرنوشتی جز گندیدن و گنداندن ندارد!
سلام ...
salam
man ke vaghean ba tamame voojoodam rast migoftam chera hala bayad be in motham basham ke manande digaran nistambavarat mishavad ooni ke mano baraye hamishe tark krd be in jorm ke man ba hich kas gheyre oo naboodam agar midani bedan
ke ta binahayat tanh mandam
بسیاری از مردان تنها برای مالک شدن از دوست داشتن و می گویند و می گویند و پس از عقد قرارداد تمام وعده ها را به فراموشی می سپارند......
درد و نفرت.....
شرافتی که لگد مال شد و من ایگنور شدم به همین راحتی و برای همیشه.
فاهوس عزیزم کی تو رو ایگنور کرده ؟؟؟؟ چی شده؟؟؟ بهم خبر بده.نیلوفر
سلام ....شکست ....از این همه شنیدن این کلمه دیگه حالم به هم می خوره............چرا آخه ما از دنیا چی می خوایم ...یه عاشق یه معشوق ........عالی بود ....به من تنها هم سری بزن خوشحال می شم ....بهزاد
سلام دوست من....این یه پیام هست که copy-past می کنم و برای هرکی که میتونم میذارمش! ولی اگه دقت کنی می بینی هدفی جز یه صحبت کوچولو با شما نداشتم( یعنی نمیخوام وبلاگ یا سایتی رو تبلیغ کنم :) ...پس عصبانی نشو و گوش کن! ;) ...میخوام بگم ، اگه شما خودت به عشق الهی اعتقاد داری، که من رو هم ملتمسانه دعا کن...و اگه نه، به عنوان یه رهگذر....یه نفر مثل یه دوست ، میخوام بگم که هیچ عشقی بالاتر از عشق به اون نیست...و هیچ آرامشی مثل ایمان و قناعت وجود نداره...امیدوارم به حرمت وقتی که برای فرستادن این پیام ها واسه دوستان کردم ( مثل پرکردن کد تصویر اوون پایین که کلی وقت گیره;) ) یک دقیقه به چیزی که گفتم فکر کنی..فقط یک دقیقه....بشین باهاش حرف بزن...او منبع آرامش ازلی و ابدیست......(( این ترانه بوی نان نمیدهد/ بوی حرفهای دیگران نمی دهد/سفره ی دلم دوباره باز شد/سفره ای که بوی نان نمی دهد/ نامه ای که ساده و صمیمی است/بوی شعر و داستان نمیدهد: / ..../ هیچ کس به غیر ناسزا تو را/هدیه ای به رایگان نمی دهد/..عشق نام بی نشانه است و کس/نام دیگری بدان نمیدهد!....امیدوارم هدیه کوچک مرا بپذیرید....سبز، آرام و عاشق باشید
درود ! ... من اومدم !!!!!!!!
راستی خیلی وقت بود این قطعه رو نشنیده بودم .... حرفم جدا از مطالب وبلاگ هست ها ! ولی خوب این خاطرات زیادی رو برام تداعی یکنه و عاشق این آهنگم .... گفتم که بدونید بابت زنده کردن اون احساس دارم تشکر میکنم ! .......... دستگاه همایون - گوشه ء اصفهان ! دیوانه کننده ست ! ............. واسه این ًطعه بداهه نوازی هم که شده میشینم آرشیوتونم میخونم اصلا ! که اونایی که از دستم رفت تو این مدت رو خونده باشم !
این ستاره ها اونقدر زیادن که نمیشه شمردشون به تعداد زنا و دخترای روی زمین
مرد ایرانی... همیشه زور میگوید و می داند همیشه حق با اوست...کتک می زند و از ناله لذت می برد و عجبا که زنان عاشق این خصایلند!!!! شاید این گونه میفهمند که مورد توجه مردند یک جور محبت خرکی یا قنداق تفنگی!!!!!!!!!
بیچاره زنی که محتاج تک ستاره بودنه اونهم تو یک آسما ابری
چقدر تکان دهنده بود...
دلم گرفته بود؛ حالا بیشتر گرفت... نمی دونم چی بگم عزیز دلم. خدا مواظبت...
شاید ۵-۶ ماه پیش این صفحه را از سر تصادف دیدم .....
گره خوردم و میخکوب .موسیقی آمد و رفت ولی نه .....
این زخمه این بار - آمد و چنگ زد و نشست .....
نشست و رسوب کرد .....
تازه توانستم خطوط سپید را در دل سیاهی بیابم ....
ساغری پیاپی روزهای مدرج بیهوشم کرد که اینجا اداره است و محل کار............
نیوشیدم و نوشیدم و نوشاندم- ولی غافل که ابلهی از کوره روستایی سربرآورده به جبر حکم نظارت بر ارتباط در اداره را داشت ........
و من چه بیهوده کوشیدم که به ثابت کنم که این تنها نور سیاه مرا مگیر .......
قبل آن چند باری یادداشت منقش کرده بودم ( خط خطی های کودک بی دست و پای پیش استاد خط ) اما نه جوابی نه ناسزایی به خود گفتم که یقین تو کسی نیستی که کسان به کسوتی یا به کسی ات ؛ کس ات شمرند .....
پس بعد آن هم از نوشیدن محروم شدیم و هم از آدم شمرده شدن ........
امروز باز از سر تصادف این میکده را باز پیدا کردم و مستانه به دنبال بدایع این سه ماهه نبودنم می گردم......
نثر پخته تر شده و دردمندتر و نیش اش تیغ آمیغ ( که من لذت میبرم از این دردی که بخود روا می دارم)....
این بار اما نشان این خرابات را به دوستانم می دهم تا آنان بی نصیب از می ناب اندیشه پارسی نشوند ...
یقین می دانم که باز جوابی نخواهم شنید.........
علی.
راستی مطلب قبلی ام :
نظر مطلب ۱۸ شهریور(مهمانی پاییز)
تاریخ آن ۲۴ شهریور و
نام من آنجا:
علی
مهم اینه که تو ادامه داری!
سلام.قسمت اول.۰چیزهای وجود دارند که درون ما را به بند کشیده اند و خواه -ناخواه مشکلاتی را برای ما بوجود آورده انداین چیزها چیستند و چگونه به دور ذهن و درون ما تنیده اند چگونه می توان آنها را از ذهن و دورن خود زدود؟انچه مهم است اینست که خود ار از دام این بندها برهانیم.
سلام .قسمت دوم۰بیاموزیم که مسولیت زندگی -تفکر-و گرفتاریهای خود را بر عهده بگیریم و معمار زبردستی برای عمارت زیبای زندگی خود در ساحل دریای خوشبختی باشیم.
این قدر سخت نگیر و قلبتو خونه تکونی کن / تازه اون بی چاره که کاری نکرده ، یه زمونی دوست دخترش بودی حالا رفته پی زندگیش و ازدواج کرده / او نموقع هم که باهاش بودی با هم سکس داشتین و تو هم که بیشتر حالتو کردی / هیچ رابطهء نزدیکی بین دو نفر هم که بدون سکس معنی دار نیست خداییش / مطمئن باش موقعی هم که بهت نامه نوشته واقعا دوستت داشته و جدایی نمیتونه منکر این قضیه باشه / -- گذشته از اینا اینو هم بگم که از انتخاب عکسهای وبلاگت خیلی خوشم اومد. دمت گرم
آقای احسان محترم:
نمی دونستم که شما جزء اون دسته از آدم ها هستین که علم غیب دارین این که ما چه می کردیم و کی بیشتر لذت می برد نه تنها به شما بلکه به هیج کس دیگه هم مربوط نیست پس بهتر اگه درمان نیستید درد هم نباشید و به بلنگوی یک آدم مزخرف خائن تبدیل نشین و سنگ کسی رو به سینه مبارکتون نزنین و................................پس ساکت. اینطور خیلی بهتره.
آره ، اشتباه من بود. متوجه نشده بودم وبلاگت عین صاحابش دو رو داره و یکیش تو persianblog هستش و یکیش هم یه جای دیگه / ولی جالبه وقتی میای آدرس هر دوتاروی وبلاگتو میذاری ، هر جفتشونو غلط می نویسی و من مجبورم هر بار که روشون کلیک می کنم ، اصلاحشون کنم ! / باور نداری برو چک کن و خودت ، رو آدرسهای وبلاگ خودت که تو وبلاگم گذاشتی کلیک کن / .. واسه همینه میگم خودت بیشتر به رشد احتیاج داری و اولین قدمش هم همینه که دیگه این دو کلوم آدرس خودتو درست بنویسی ..
سلام/
..... و باور کس بودن در این روزگار جولان نا کسان ناکث به من جرات دوباره داد .( از پاسخ در خورتان ممنون )
........ لوتوس ( نیلوفر ) در ماندابها می روید آنجا که هیچ نگاهی حتی برای لحظه ای سر برنمی گرداند ؛ ناگهان زیبایی مضاعف گلبرگهایی درشت تو را خیره می کند و لوتوس این را خود می داند پس می زید و می زید و در زیستنش زشتی و گندابها را به مسخره می گیرد .
پس تو نیز بزی و در زیست پاکت نیازی به پاسخ نخواهی داشت که نفس نفس کشیدنت ؛ معنای برپا بودن و مقاوم بودن است ....
وب نگار من چندی است که از دست رفته اما مطالب آن اگر خواستید برایتان خواهم فرستاد.
سلام نمیدونم چرا وقتی وب لاگت کامل لود شد یه حس عجیبی بهم دست داد
خیلی دوست داشتنیه ....
سلام.
شماره ۲ مجله ماها( حروف اختصاری = مجله الکترونیکی همجنسگرایان ایران) منتشر شد. این مجله سایت ندارد( که آخوندا نبندنش)و بصورت ٫ی دی اف چا٫ میشه.اما میتونین از طریق ایمیل درخواست بدین. ایمیلش هم اینه:
majaleh_maha@yahoo.com
فکر کنم وقتش رسیده که همه ما به دفاع از همجنسگراهای کشور اقدام کنیسم چون حقوق اینها بخشی از حقوق بشر است و همچنین به تضعیف مردسالاری کمک میکنه.
en aghaye ehsan goya vakel vaseye harche adame paste aghaye aziz age darmon nesty lotfan namak ham nabash nelofar jan khodet medony ke man aslan ahle nazar dadan nestam ama en yeky kheyly lazem dasht
سلام ... جالب حس دادی
چرا دیگه نمی نویسی؟
آدرس جدیدم: http://anarchist2.persianblog.com چاکریم
من بار ها و بارها میخوانمش و میمانم که چه بگویم ! صدای شکستن یک دل شنیدنیست اما فقط با گوش دل ! و دل میسوزانم برای آن ستاره و همه ستاره هایی که در دل سیاهی آسمان چه خالصانه سو سو میزنند و غافلند از تاریکی شبی که آهسته آهسته نورشان را میبلعد ! دریغ و درد ... و چه تاوانی می خواهد بدهد آن آسمان ! حیف از اسم آسمان ! ...
خیلی وقته چیزی ننوشتی... من خیلی نوشته هات رو دوست دارم... اپدیت !!!!!!!
سلام جواب نظرت رو داده ام . وقت کردی سری بزن خانومی
کجایی نیلوفر ؟نکنه زیر برفها قائم شدی؟
این همه چس ناله بس نبود ؟
آپ نمیکنی ؟ ! دلم تنگه !
چه زیبا دردهای کهنه را فریاد میزنی.....
به من سری بزنید....
دلم خیلی برات تنگ شده
ببینم این صبر تاکی ادامه خواهد داشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انتظار ....
چرا نمینویسی عزیز دل..... دلم برات تنگه نیلوفر...
نیلوفر عزیز
غمهایت به هر آنجه که از فکر بیرون میاید شباهتی ندارد از جنس دیگری است از جنس تنهایی و حسرت اینکه چرا باید فهمید و نتوانست کاری کرد صمیمانه منتظر آن لحظه ام که تصمیم بگیری و خود را از این مصیبت رها کنی تا که شاید عشقی بتواند اندکی پیمانه لبریز از غمت را اندکی خالی کند
TALKHEEEEEEEEEEEE
TALKH
سلام جنسیت گمشده .... خوندن نوشته ات ..من رو متوجه کرد که چقدر از چیزی که بودم فاصلهه گرفتم !! نمی دونم چرا..تلخیه خاصی در این نوشته بود ..اما در عین حال دوست داشتنی ...
oh niloo jan , hala fahmidam aziz ,are in khiyaboon yek tarafe shode aziz.........ama jalabe ke man bad az 2 sal inro khondam taze 27 azar ke to in matlabo neveshti man rooze tavaloodame jalabe ... ama noloo jan to hamesh be bakhse siyah minagari aziz chera? movazabe khodet bash aziz Reza . Dortmund