![](http://www.kargah.com/ghadirian/12.jpg)
من تنها زنت نیستم گاهی با ظرافت می شوم یک اتو برای اتو کشیدنهای لباسهای تو که تمامی ندارد مهره آخر گردنم سخت از درد می سوزد ولی لبخند احمقانه را فراموش نمی کنم چون یاد حرف مادر جان می افتم که همیشه می گفت (مادر با روی خوش کارای خونه ات را انجام بده نکنه غر بزنی ) حالا مادر جان کجاست که دست پرورده اش را ببیند که چه خوب گوش به فرمان سایه سر است ؟؟؟خطوط صورتم چه شد کجا جا ماند ؟؟؟ تو دیگر صورتم را نمی بینی صورتم نیست صورتم لا به لای ردیف لباسهای تمیز و اتو شده تو توی کمد آویزان مانده است.
(عکس از شاد آفرین قدیریان)
راست می گویی اصلا حواسم نبوده انگار!صورتت را ور می دارم از لا به لای ردیف لبس ها و سر جایش می گذارم!همان که اگر نباشد دیگر زیبا نیست!همچون گل که بر شاخه زیبا ست!
کاش...نمیدونم...شایدم میدونم... :((
اتو میکنی که ثابت کنی شوهری تمیز و اتو کشیده داری ......
شوهری بی نظیر و شاید دلخواه دیگران .... اما چرا دلخواه تو نیست ؟ با این همه که بهش می رسی؟ .......... گاهی فکر می کنم همان بهتر که او نماند و نخواست که من لباسهایش را اتو کنم و کمتر دوستش بدارم.........
چی بگم....فقط کاش ماهائی که ادعامون میشه اینجور مردائی نباشیم
نمی دونم واقعا !
ایکاش مرا در خطوط لباسهایت میدیدی.
نیلوفرم از آن زمان که گفتی دیگر نمی نویسی
و باز نوشتی هر چه کردم که بیایم نمی توانستم، آنقدر که از آن وداع ناگهانی شوکه شده بودم.
اما الان که آمدم دیدم که وای خدای من، من چقدر دلتنگ نوشته هایت شده بودم و این بغضی که هیچ گاه نوشته هایت را رها نمی کند.
گاه حتی اتو هم نیستیم نیلوفر...هیچیم.می فهمی؟هیچ:((
البته گاهی هم تبدیل می شوم به کف گیر... به ماهی تابه... به سیگار.. به... خیلی چیزها..
راستی زن ها که اینقدر پر احساسن عاشقم میشن؟ ممکنه کسی رو دوست داشته باشن یا اداش رو فقط در میارن؟