دیشب خواب دیدم که از نوک هلال ماه آویزان شده ام و تاب می خورم!
بالا میرفتم و پایین می آمدم !!!!!!!و هیچ نمیترسیدم !
دیشب خواب دیدم که به جای یک ماه در آسمان دو ماه آنجا بود یکی هلال و دیگری قرص کامل ماه توی خواب کوچک شده بودم شاید شش ساله شایدم هفت ساله این را از روی جای دندان های خالی که توی دهانم بود و با هر غش غش خنده ای دیده می شد می گوییم نوک ماه توی دستم بود و تاب می خوردم بعد روی یک خط طولانی نقره ای از این ماه به آن ماه رفتم و دمر روی قزص ماه خوابیدم و چه خضی بردم .
صبح که از خواب پا شدم کف دستهایم و تنم پر از لکه های نقرهای بود که بوی گل یخ میداد!!!!!!!
خیلی زیبا بود عزیزم
نازنین ، تمام سر مگو را به خواب دیده ای ،وقتی دستهای ما (عاشقان) به آسمان میرسد ، وقتی بر بلندای ماه می نشینیم یعنی ما رااز جور کشان معصیت پنهان آسمان دانستند ورنه از تغزل آن مقصد بلند کو مصرع مبهمی؟ آنچنانکه انار بر خواب رف یعنی شگفتن تازه در باغ آینه .
شگفتنت مبارک باد نازنینم
سلام منم از این خوابا:(( من دفعه آخر خواب مامانمو دیدم دلم واسش تنگ شده!
خیلی قشنگ بود عزیزم...خیلی قشنگ.......
چرا همش در خواب؟
سلام.جالب بود لذت بردم.منتظر شما هستم.با تشکر موفق باشید
زیبا بود ...
سلام عزیزک٬ خوبی ؟ حض اینطوریه نه اونطوری که تو نوشتی ...بی صواط...مثل همیشه ٬ عجب ذهنی داری تو دختر بازم میگم بیا سر کلاس ما یک بار حداقل...مطلب جدید نوشتم ...منتظرم دوست دارم اولین کامنت مال تو باشه
سلام . بی اجازه لینک دادم امیدوارم ببخشی . مطلبت هم زیبا بود .
بسیار « ماه » نوشته ای!...
باز بیارام؛با تمنای رویت رویایی دیگر!
چه لطیف بود و ساده.
وبلاگتون درست شد؟
خوش به حالت...چه خوابه لطیفی....ایشالا همیشه فکرت راحت و اروم باشه تا اینجور خوابا رو ببینی.....خوش باشی.
ببینم ... خدا رو چی ؟ اون و ندیدی ؟؟!؟ اصلا خونه بود ؟؟
سلام دوست عزیزم. خوش به حالت با این همه احساسات پاک و لطیفی که داری. رویاهایت همیشه پر از صفای دلت باد.
سلام. امیدوارم همیشه خوابهای خوش ببینی. شادکام باشید
عزیزم احتیاج به تشکر نیست....از نوشته هات خوشم میاد.....خوش باشی.
سلاخی می گریست؛به قناری کوچکی دل باخته بود!