نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی
نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی
سه شنبه 17 تیر 1382
تمام امشب را به تو فکر خواهم کرد .میان تمام سکوتی که کوچه ها را پر کرده است و به تصویر تو نگاه خواهم کرد و به چشمهای مظلوم و باهوشت وقتی که آن پیراهن خونین را بالای سرت گرفته بودی! راستی درست همان وقت همان وقتی که پیراهن را بالای سرت گرفتی به چی فکر می کردی؟؟؟حتی یک لحظه هم این روزهای تلخی که گذرانده ای را تصور می کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تمام امشب را به تو فکر می کنم ! و به همه غصه هایی که توی دلت انبار کرده اند!قول میدهم!!!!!!
ومن هم به او فکر کرده ام به او که دیگر نه توان دیدن دارد نه شنیدن
سلام خوبی
مثلا اینکهامروز هم خبری نشد عزیز
نرو به فکرش میگفتی که ناراحتی؟
همه چیز درست میشه
باز هم میام پیشت
بای
به نظر من قبلا سایتت بهتر بود .بزار همون جوری مثل اول بمونه .
فعلاٌ خداحافظ
پنجره مارو که بستن نیلوفر جان...به یادش شمعی روشن کردم و برای هزارمین بار به عکسش نگاه کردم و در دل گریستم....
Inhafteh Osoolan IRANI haa shaans nadaashtan, aval be khaatere Laleh va Ladan (2 panjereh googoosh: bare maa joodaai marge taa rahaa mishim , mimirim!) bad 18 yaadet nare, emrooz fahmidam ke ghimate in aks faghat 100 doolaar boodeh .!!! va in ke doonyaa e zendooni diware , zendooni az diwar bizaare....
سلام دوست عزیز . وب خیلی خوبی داری
خوشحال می شم از وب ما هم باز دید کنی
با تشکر
دلم گرفت ......
http://www.siahsepid.com/clips/azady.htm