نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی
نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی
در بالای آسمان درست آن بالا خانه داشتن چه حالی دارد؟؟؟وای طبقه ۲۱ میدانی یعنی چی؟؟؟ یک کم دیگر که دستت را دراز کنی شاید بتوانی ستاره های کشور آدمهای خوشبخت را بچینی و به اولین مسافری که به ایران می آمد بدهی تا برای من بیاورد!!!!!همیشه دلم می خواست که خانه ام روی بلند ترین و بلندترین نقطه تهران بود و خا نه ام یک پنجره داشت یک پنجره بزرگ که از آن تمام تهران پیدا بود و من می توا نستم از آن بالا تهران را نگاه کنم سیگار ارزان بکشم و نسکافه تلخ و داغ را مزه مزه کنم و آن وقت حس کنم وا-----------------------------------ی من چه خوشبختم ولی حالا تمام پنجره های خانه من رو به دیوار باز می شود آن هم دیواری با یک عالم پنجره و من همچنان خودم و احساسم را ما بین پر ده های کلفت و تیره پنهان کرده ام اصلا قهر کرده ام!!!!!!!!!!!!!!و به اولین کسی که می رسم می پرسم ببخشید شما یک دکتر روانکاو سراغ ندارید که لااقل مطبش روی بلند ترین و بلند ترین نقطه تهران باشد و یک پنجره بزرگ داشته باشد که از آن همه تهران معلوم باشد که لا اقل بشود به او مراجعه کرد و احیانا روی صندلی روبروی پنجره نشست و از دردها گفت و ار غصه ها گفت و گفت و گفت!!!!!!! و هنوز همه تهران همان پایین باشد !!!!!و همه با لبخند ابله هانه ای نگاه می کنند و می روند و به همین راحتی دردهای جندین و چند ساله مرا درمان می کنند بی هیچ پنجرهای رو به تهران! راستی تو چه حسی داری وقتی که از آن بالا به ابرها نگاه می کنی من عجیب حس پریدن دارم!!!!!!!!!!!
...سلام..سبک جالبی داری...خوشم اومد...موفق باشید
سلام
خوبی ؟؟ مرسی بهم سر زدی ...جالب نوشته بودی ...
سلام..مرسی از دوستی ...من الان کاری دارم بعدا مفصل نوشته هات رو می خونم...نوشتم که بدونی رسيد...بازم مرسی
سلام.
یادم میاد کوچیکتر که بودم وقتی یه کاری رو نمی تونستم انجام بدم . تو خیالاتم اونکارو انجام میدادم . بعدشم کلی ذوق میکردم که اینکارو انجام دادم .
اما اینکارارو که دوست داشتم . یه جایی تو صندقچه آرزوهام میذاشتم تا بعدا که بزرگ شدم . انجام بدم .
حالا که بعد سالها میشینم یه نگاهی به اون صندوقچه میکنم میبینم چه آرزو هایی داشتم . کلی ذوق میکنم .
سلام به نیلوفر عزیزم امیدوارم که همیشه لبخند رو لبهات باشه نیلوفر جان من الان جای نشتم که تهران زیر پامه ولی باور کن زیاد هم تعریفی نداره من الان شهری رو می بینم که کثافت از سر و روش می باره شهری که پر شده از ریا کلک تزویز بی عدالتی نا جوانمردی فقر قتل و....... فکر می کنم همون پایین هم باشی بتونی همه اینهارو ببینی امیدوارم روزی برسه واقعا ارزشش رو داشته باشه از اون بالا به این شهر نگاه کنیم ممنون از این که به من ایمیل فرستادی بهم سر بزن خیلی خیلی خوشحال می شم راستی برات ایمیل زدم بااااای تا بعد
سلام
جالب بود
موفق باشی
به منم سر بزن
قربونت