برگ خزون!

می شستم رو پله های حیاط اول بلند بلند بعد یواش یواش می خوندم جمجمک برگ خزون / مادرم زینب خاتون /گیس داره قد کمون/ مادرم زینب خاتون گیس داره قد کمون!
زندگی من مثل همان بازیهای بچگی توی تنهایی و خلوت خودمه . نه مادرم زینب خاتونه و نه گیس داره قد کمون از اون روزها فقط برگ خزونش برام مونده! برگ خزون!
 (تصویر از بهادر معیر طرقی)