جنسیت گمشده
نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمیجنسیت گمشده
نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمیدرباره من
نفرینتان نمی کنم که بمیرید نفرینتان نمی کنم که برای ابد زنده بمانید نفرینتان میکنم که زن باشید و بفهمید........
ادامه...
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- آذر 1386 1
- مرداد 1386 2
- تیر 1386 5
- خرداد 1386 2
- اردیبهشت 1386 9
- فروردین 1386 2
- بهمن 1385 3
- دی 1385 3
- آذر 1385 1
- آبان 1385 3
- مهر 1385 3
- شهریور 1385 1
- مرداد 1385 5
- تیر 1385 1
- خرداد 1385 4
- اردیبهشت 1385 2
- فروردین 1385 1
- اسفند 1384 6
- بهمن 1384 5
- دی 1384 11
- آذر 1384 5
- آبان 1384 4
- مهر 1384 6
- شهریور 1384 1
- مرداد 1384 2
- تیر 1384 2
- خرداد 1384 3
- اردیبهشت 1384 1
- فروردین 1384 2
- بهمن 1383 4
- آذر 1383 2
- آبان 1383 14
- مهر 1383 3
- شهریور 1383 2
- مرداد 1383 2
- تیر 1383 3
- خرداد 1383 1
- اردیبهشت 1383 3
- فروردین 1383 1
- اسفند 1382 2
- بهمن 1382 3
- دی 1382 3
- آذر 1382 4
- آبان 1382 14
- مهر 1382 10
- شهریور 1382 13
- مرداد 1382 22
- تیر 1382 28
- خرداد 1382 11
آمار : 498230 بازدید
Powered by Blogsky
شبانه (سیر سیرم از مشت و لگد)
یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو میبره
کوچه به کوچه
باغ انگوری
باغ آلوچه
دره به دره
صحرا به صحرا
اونجا که شبا
پشت بیشه ها
یه پری می یاد
ترسون و لرزون
پاشو می زاره
تو آب چشمه
شونه می کنه
موی پریشون.
آخرش یه شب
ماه میاد بیرون
از سر اون کوه
یالای دره
روی( این میدون)
رد میشه خندون
یه شب ماه میاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
(ا.بامداد)
*( به یاد ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ میدان هفتم تیر)
کسی که جنسیتش را گم کرده بود
چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:25 ق.ظ
سلام دوست عزیز
واقعا وبلاگ زیبا و پرمحتوایی داری
اگه قابل دونستی به ما هم سر بزن .. میتونیم تبادل لینک کنیم؟..
پیروز باشی ..
نیلوفر جان
من که گفتم از دور دست بر آتش دارم. اما می دانم که دلم با تو و بچه های دیگری است که کتک خوردند. چه می توانم بکنم دوست من؟ به جز اینکه دلم آنجا باشد و نگران دوستی های خاله خرسه. می دانی نیلوفر؛ بعضی وقت ها تنهایی از داشتن دوستی خاله خرسه بهتر است.
هنوز هم می گویم که تنها نیستی. کسی هم هست که کنار پیاده رو نگاه نمی کند و نمی خندد.
یکی دیگر که جنسیتش جایی دیگر گم شده.
ببین سر میشکنه تا وقتی که سر داره...
وبلاگ تو را از <معیار>ت < رفتن و جاری شدن و نماندن > یافتم که من هم ،درد نماندن و دانستن و یافتن در جانم تنیده شده است ولی جنسیتم مانند تو گم نشده است .
به گمانم این جنسیت نیست که گم می شود این خودمانیم که فراموش شده ایم و گرد روزمره گی زنده به گورمان میکند .
<یک شب ماه میاد
نورش همه مارا نقره ای خواهد کرد >
میبینی هی به یاد مینویسیم...
ما هم سیریم ...
واسه همینه که اینجاییم
اما ...
کسی می فهمد؟؟؟
برای این یادگاری حتی نمی شه گریه کرد اینجاست که هیچ حرفی حتی واسه گفتن نمی مونه. می خو نیم. می مونیم
می تونیم...درد را زندگی می کنیم نفس می کشیم برای مهتاب می نویسیم باز هم همه ادامه میدیم...
با این شعر اشک ریختم! با این شعر در تنهایی گریستم ... زنده باشید
درود بر شیر زنان ایران زمین!
مردمانمان در آن سال جادو به رویای مطاعی بهتر آنچه را که داشتند را نیز به سمن بخت فروختند...
اینک شما ها ئید که باید برای بدست آوردن آنچه براستی حق مسلم شماست بهائی سنگین بپردازید...
مارا نیز اگرچه دوریم در کنار خودتان بدانید...
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد.
نیلوفرکم ممنون
درود ، این هم دموکراسی اسلامی ست نباید زیاد نگران شد ، اما امیدورام این نقطه ی عطفی باشد و زنان از پتانسیل آن برای پیشبرد اهدافشان در آینده استفاده کنند .
سیر سیرم از مشت و لگد)==> مواظب خودت باش...
" چشمهای من از مردمک چشمهای تو پر. چشمهایم مردمک چشمهایت را از بر کردند برای روز مبادا " ==> قشنگ بود .
بیا پیشم....
یه شب ماه میاد
یه شب ماه میاد
ماه میاد ماه میاد
میاد میاد
به روز شدم .... از نو شدم
سلام نیلوفرک. من باز اومدم. با آدرس جدید. اینبار خسته تر و پر دردتر !
منو یادت می یاد و..نه انقد مهم نبود ..دلم می خواست میدیدمش ...دلم میخواست...
سلام
حالتون خوبه
من وبلاگ شما رو اتفاقی دیدم
فرصت نکردم دقیق بخونمش
انهایی رو که خوندم راستش متوجه نشدم قضییه از چه قرار
فعلا اظهار نظر می کنم با درست بخونمش
ولی یه حسی میگه بهم که حرفهای مشترک زیادی باید بینمون باشه
بحر حال موفق باشی
سلام...
همچنان می خوانمت .
ببخش که نظری نمیدهم...
آخر حرف دل را نمی شود به زبان آورد.
من خسته ام و دیگر به انتها رسیدم..
ولی تو مینویسی و مینویسی و.......تکرارهای مکررر
و من میخوانم و می خوانم و تکرارهای مکرررررر من!
به امید ۱۸ تیری با شکوه شاید دیگر نباشم.
نیلوفرک صدا ها را در اینجا فریاد بزن.
بدرود.
یاد این شعر ابتهاج افتادم:
بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند
رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست
رونده باش
خوبی نیلوفرکم؟...منتظر خوندن حرفاتم
دردشو میفهمم. اینو میخواستم بگم.نیش زدن قصدم نبود. اگر تند گفتم ببخش.
به گروه یاغی ها بپیوندید!
سلام عزیز
مرسی از اینکه به من سر زدی! من یک سر دارم و هزاران سودا! باورت میشود گاه در هفته ۴-۵ جا باید سفر کنم!! والان هم درگیر امتحان واسباب کشی و ..... به زودی می ایم.
خوبی؟ کم کم دارم نگرانت می شم!
چرا به روز نمی شی؟
یه روز ماه میاد که آسمون سیاهه مگه نه باید اونقد سیاه باشیم تا ماه بیاد......سیاه و دلتنگ نه؟
بنویس بنویس بنوس
جرم سنگینی است زن بودن
سیر سیرم از آزادی که هنوز کنارم نیست...
آزادی؛
گفتن و کتک نخوردن...
من هنوز می گویم و کتک می خورم...
من هنوز آزاد نیستم.....
............
یه شب ماه میاد...
تو منو به یاد لوتوس میندازی!
بادی وزید و برگی فتاد...
شبانه ای دیگر بنویس :)
بیا..
بیا تا برایت بکَویم..
چه اندازه تنهایی من بزرکَ‌است.
سلام نیلوفرک....
انجام شد...بسیار زمانی سپری شده!!ولی تغییری نمیبینم.!!
به پست الکترونیکی خودتان مراجعه کنید.
نیلوفرک تنها تر از تنها شدم.
دیگر آدم شدم....فرشته نیستم.
منتظرم.!!!!!خبرم کن.
~~~~~~~~#~~~~~~~~~~~~~~~~###~##
~~~~~~~~##~~~~~~~~~~~~~##########
~~~~~~~~###~~~~~~~~~~~############
~~~~~~~####~~~~~~~#~~~############
~~~~~~~####~~~~~~~~#~~###~########
~~~~~~~~##~~~~~~~~~~##~###~~#####
~~~~~@@~~|~~~@@@~~~~~##~###~~~##
~~~~@#@@@@@@@@@@~~~~~##~######
~~~~@########@@@~~~~~~~##~#####
~~~~~########@@~~~~~~~~~##~####
~~~~~########@~~~~~~~~~~~##~###
~~~~~########@~~~~~~~~~~~~~#~##
~~~@@######@@@@~~~~~~~~~~~~
~@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
عروسک خانم من دلم برات تنگه آنقدر که داره پرپر می زنه تو سینه ام که این ۶۰۰۰ کیلومتر را پرواز کنه تا بتو برسه
درود
تو خوبی نیلوفرک؟
. . . واقعا میاد ؟
اقتدار پرواز بیهوده بود نه پری در کار بود نه اسمانی... و با خود گفتم ایا با لب های دوخته روزی خواهم خندید....