ردپاهای زیادی روی قلبم مونده اما یکیش از همه پر رنگ تره و اون رد پای وجود کسیه که جرات گفتن بهش داشتم . بهش گفتم که عشقش چه روزها و چه شبهایی برام ساخته و چطوری می تونه اونها رو زیبا تر کنه . نیلوفر جان پیشاپیش میگم عید خوبی داشته باشی. یادت باشه هر وقت دل خوش و لب خندان باشه عیده .
سلام........میدونی بعضی وقتا بعضی ردپا ها با درده جان فرسایی همراه هستن ..دردی فراموش نشدنی.... دردی که همراه همیشگیته..........خوشحال میشم به دستنوشته های منم سری بزنید
نفس سرد
یکشنبه 21 اسفندماه سال 1384 ساعت 06:43 ق.ظ
ردپایی که مونده انقدر عمیقه که نمی دونم اسمش رو رد بذارم یا گودال...هه!...اما من میگم گوربابای خودش و عشق کال ش...نمی خوام بمونه ..حتی یاد نرسیده و بدطعمش... من هم که عشقم رو گذاشتم توی کمد تا خوب به خاک بشینه...
نیلوفر جون امیدوارم فقط حالت بهتر باشه و ایام بهتری رو بگذرونی. من هنوز هر روز میام اینجا! عیبی نداره اگه بهت بگم این نوشته ضعیف بود؟! یه سر و سامونی اگه به خودت دادی البته مطمئنم قلمت میشه همونی که باید نشست پاش و ۱۰ بار دوره کرد. موفق باشی...
من همیشه با تو هستم و همیشه در تو خواهم بود. تو نیز در قلب من و در خون من جریان داری.
ردپاهای زیادی روی قلبم مونده اما یکیش از همه پر رنگ تره و اون رد پای وجود کسیه که جرات گفتن بهش داشتم . بهش گفتم که عشقش چه روزها و چه شبهایی برام ساخته و چطوری می تونه اونها رو زیبا تر کنه .
نیلوفر جان پیشاپیش میگم عید خوبی داشته باشی. یادت باشه هر وقت دل خوش و لب خندان باشه عیده .
سلام........میدونی بعضی وقتا بعضی ردپا ها با درده جان فرسایی همراه هستن ..دردی فراموش نشدنی.... دردی که همراه همیشگیته..........خوشحال میشم به دستنوشته های منم سری بزنید
بودنی که تنها دلخوشیم برای ادامه ی زندگی...
ردپایی که مونده انقدر عمیقه که نمی دونم اسمش رو رد بذارم یا گودال...هه!...اما من میگم گوربابای خودش و عشق کال ش...نمی خوام بمونه ..حتی یاد نرسیده و بدطعمش... من هم که عشقم رو گذاشتم توی کمد تا خوب به خاک بشینه...
نیلوفر جون امیدوارم فقط حالت بهتر باشه و ایام بهتری رو بگذرونی. من هنوز هر روز میام اینجا! عیبی نداره اگه بهت بگم این نوشته ضعیف بود؟! یه سر و سامونی اگه به خودت دادی البته مطمئنم قلمت میشه همونی که باید نشست پاش و ۱۰ بار دوره کرد.
موفق باشی...
من هم همینطور!