عزیز دل:
گاهی شرایط بی درمان و چاره به نظر می رسند. شاید فرشته ای کسی معشوقی کسی که نفس می کشد در کنار تو باشد . چه می دانم شاید،فقط او را دوباره از خاطر نبر !شاید او هزاران نام داشته باشد برای تو فقط تو .قدم بردار !نزدیکش برو !به آن کسی که در کنارت است کمی نگاه کن کمی فقط کمی و اعتماد کن شاید که دیگر نرفتی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تمامی زاوایا و استعدادهای او را خواهم شناخت و از هزارانش اشباع خواهم شد و بدین ترتیب در نهایت و تا بینهایت ....
چون یه وقتی می بینی و می خواهی نگاه کنی که دیگه خیلی دیر شده ......
چقدر این چند خط ارام بخش تو ٬ گسترده ست...چند خط کوتاه که در هر شرایطی صادقه.
امان از همی دردهای بی درمان که هر کجا می گردم انگار درمانی نیست که نست که نیست که نیست........
وقتی بود نمیدیدم.وقتی میگفت نمی شنیدم.وقتی دیدم که نبود.وقتی شنیدم که نگفت!
اما من طوری دیدم و شنیدمش که گوئی هر لحظه دیگر از آن من نخواهد بود.
چه زیباست قدر لحظات با هم بودن را ستودن . و اندیشیدن به این جمله که:
و ناگهان چه زود دیر میشود.
۸ مارس روز جنبش برابری زنان بر همه زنان و مردان آزاده مبارک باد!
شعله های آتش چهارشنبه سوری هر چه سرختر و فروزانتر باد!
تمام سرخی که در این ۲۵ سال بزور از ما گرفتند را باز پس میگریم و سرخیمان را میستانیم!
نباید فرصت را از دست داد . می دانم .کاش او هم می فهمید !
ای که از کوچه معشوقه ما می گذری
بر حذر باش...
خیلی خوبه که آدمی حس کنه اون کسی رو که دوست داره متقابلا دوسش داره. اگه این حسو داشتم میدونم امشب رو راحت می خوابیدم. ولی ... بیداری هم بد چیزی نیست... شمردن ستاره ها ...
شاید ...سلام خانوم با اجازه بهت لینک می دم...فوق العادست وبلاگت چن بار اومدم اینجا انگار ...
سلام دوست عزیز خیلی وقت بود که وبلاگت رو می خوندم ولی
اجازه ی نظر دهی نداشتم ...... ولی حالا دارم ..... وقت آمدنت آنچنان عجول بودم و مغرور که ندیدمت ..... وقت رفتنت حساس و رجور بدرقه ات کردم ....
در تاریکی تو را جستم / در تاریکی تو را یافتم /واینگونه بود که تو / خورشید ترین ستار ه ی شب من شدی./
اگه باور نداری حتما یه سری به کلبه خرابه ی من بزن خوشت میاد.
حوصله اعتماد هم نمانده٬ باور کن!