جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

من پلنگ او ،او ماه من

دوست دارد انحصاری او باشم که من هیچوقت در انحصار کسی نبودم و شاید با حسرت به انحصاری بودن این و آن نگاه می

 کردم.دو سال تمام گذشت  تا او خودش نوشت که ماه من است و من پلنگ او پلنگی که برای داشتن او از همه چیز می

گذرد. از زندگی از خاطره ها از هوش . او ماه هوش ربای من است ماه شبهای مهتابی ماه زیر ابر آسمانم با هم پنجه به پنجه

شدیم پوست هم را دریدیم تا به اینجای قصه رسیدیم او ماه شبهای تار من شد من محصور قشنگی او . او ماه شبهای من شد

و من پلنگ مجنون او.

نظرات 12 + ارسال نظر
ماه نیلوفر سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 02:44 ق.ظ

لوتوس سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 02:50 ق.ظ http://coffeelotus.persianblog.com

از در انحصار کشیدناشون خندم میگیره...گاهی فکر میکنم چرا این موجودات اسمانی! فکر نمی کنن

ماه نیلوفر سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 02:58 ق.ظ

پلنگ من! نور مهتابیم را فقط بسوی تو پرتاب میکنم و تو که آئینه من هستی این نور را صد چندان میکنی و از آن رنگین کمانی میسازی و حلقه آتشی می شود که از میان آن می پری و در بازوان من آرام میگیری و بازوانم مرهم میشود برای تن سوخته ات.
دوستت دارم نیلوفرکم!

افشین سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:32 ق.ظ http://www.limotorsh1.blogfa.com

هر چند خیلی از دستت دلخورم که جواب سوالم را ندادی ولی این دلیل نمیشه که لینکت نکنم در وبلاگم و هر روز سر بهت سر نزنم تا پستهای قشنگت را بخونم

سیروس سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:52 ب.ظ

من هم یه ماه خوشگل داشتم واسه خودم که شبا میشد تو برکه دیدش و باهاش درددل گفت. هیچوقت که جوابمو نمیداد اما لااقل خیالم راحت بود که میشنوه! حالا ماه کوچولوم چند وقتیه که از برکه من رفته. دلم نمیخواد بشنوم رفته تو یه برکه دیگه داره به درد یه دل تنهای غریبه گوش میکنه. ولی رفته! شاید هم باید برم سراغشو تو برکه دیگرون بگیرم. اونوقت شبا یواشکی سر بکشم از پشت دیواری و فقط ببینمش تو برکه ای و هیچی نگم. درددلم بمونه واسه برکه خالی خودم!

بهزاد چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:53 ب.ظ http://bdowran.blogspot.com

وبلاگت، قلمت، و این موسیقی، می دونی، یه جورایی برام آشناست... به من سر بزن! تو دو پست آخری و کامنت هاشون، مطلبی زیر عنوان ام الخبائث است این، شاید برات جالب باشه.

چشمهای من پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 04:17 ق.ظ http://cheshmhaye-man.blogspot.com

چشمهای من٬ نور و روشنائی خود را از برق چشمهای تو میگیرد. همانگونه که ماه نور خود را از خورشید!
ممنون که خانه ام را افتتاح کردی و با قطره قطره های جوهر صادقانه و درخشان قلمت آن را چراغانی و مزین ...!

بدون امضا پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:00 ب.ظ http://bedoneemzaa.blogsky.com

نیلوفرک مجنون !چه قشنگ!

فرشته ای در تاریکی پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:39 ب.ظ http://lostangel.blogfa.com

ماه و پلنگ ...

she جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:22 ق.ظ

Cool

arash جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:16 ب.ظ http://http://blueblack777.blogspot.com/

سلام
زیبا بود
پایدار باشید....

صنم یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:32 ب.ظ http://atametal.fblog

نیلوفر جان خیلی عالی خسته نباشی خیلی خوشحال میشم با هم در ارتباط باشیم من صنم از تبریز هستم ای دی من بالا هست .مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد