جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

ماه و پلنگ

خیال خام پلنگ من به سوی ماه پریدن بود

و ماه راز بلندایش به روی خاک کشیدن بود

پلنگ من دل غمگینم، پرید و پنچه به خالی زد

که عشق ماه بلند من،ورای دست رسیدن بود

چه سرنوشت غمگینیست

که کرم کوچک ابریشم

مدام قفس می بافد

ولی ،ولی به فکر پریدن بود!!!

 

 

نظرات 7 + ارسال نظر
لوتوس جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:01 ب.ظ http://coffeelotus.persianblog.com

از شب ریشه سرچشمه گرفتم٬ و به گرداب افتاب ریختم.
بی پروا بودم : دریچه ام را به سنگ گشودم

اسی جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:19 ب.ظ http://sms59.blogsky.com

سلام
خسته نباشی
زیبا بود و جذاب و به خاطر ماندنی
منتظر اپهای بعدیت هستم
شادباشی

آزاده جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:22 ب.ظ

آفریدن مردمی را بهر گور اندر عذاب
گر خدایی هست از انصاف خدایی دور بود...

ببین عزیز اون کرمم یه روز پروانه میشه و از پیله بیرون میاد و پرواز میکنه ٬مگه نه؟؟؟

اورانوســـــــــــــــــــــــــ شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 07:02 ق.ظ http://czar-uranus.blogsky.com

...و آیا تو همه اینها را

به جنون عشقی خواهی بخشید؟

یا از زندگیم

نفرینی ابدی خواهی ساخت؟؟؟؟

سیروس شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:55 ب.ظ

سلام...

افشین شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:04 ب.ظ http://www.limotorsh1.blogfa.com

سلام
خوبی؟ اول یه گلایه !چرا نگفتی این موزیک بلاگت از کیه؟
دوم یه تبریک به خاطر این پست زیبا

مسعود یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:13 ب.ظ

شعر به صورت زیر تصحیح می گردد:
چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس می بافت و لی به فکر پریدن بود
من و تو آن دو خطیم آری موازیان به ناچاری
که هر دو باورمان ز آغاز به یکدگر نرسیدن بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد