جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

حکایت یک دل تب دار!


نمی دانم این قصه از کجا شروع شد  قصه قلب من و عشق تو قصه قلب تو تب کردن قلب من قصه دل دادنهای شبانه . قصه غصه هایمان که گفتیم و می گوییم و می گوییم . قصه دل واپسیهای شبانه مان از نرسیدن این دو دست دور از هم . و قصه گریه ها و هق هق هایمان . چقدر دوستت دارم . چقدر حضورت را احساس می کنم . چقدر به دل من نزدیکی آنقدر که می توانی لبت را رویش بگذاری و مثل همیشه آرام بگویی که چقدر دوستت می دارم.میدانی گاهی گفتن این احساسات عجیب سخت می شود  دل آدم تند تند می زند . گلوی آدم خشک می شود  تا این حس عجیب به زبان متولد شود . ولی حالا که من هستم و این حضور گرم تو که فقط تو می دانی یعنی چه این دل تب کرده ام می خواهد که بدانی که تا کجا دوستت دارم نه تا کجا عاشقت هستم . این حس قشنگ محبت داشتن به تو این حس عزیز احترام گذاشتن به تو  و این حس قوی تحسین تو ثانیه ی از کنار ذهن من نمی رود هر صبح با من بیدار می شود . یا که نه هر صبح که چشم باز می کنم اولین کسی که کنار تخت من نشسته و مرا با مهر نگاه می کند تو هستی و خوب می دانم خوب می دانم روزی که با تو شروع شود بهترین روز است عزیز دل.

 

نظرات 20 + ارسال نظر
دنیا شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:11 ق.ظ http://mehrvazh.blogspot.com

دقایق زیبایی ست..

آرمان آزاد شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 03:57 ق.ظ

چه کسی میداند قصه از کجا شروع شد؟!

مریم میرزا شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:33 ق.ظ

و من که خیلی دوستت دارم و مدام برایت دعای نیکی می کنم....تا آینده خیر باشد و خوشی...

شهروز شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:59 ب.ظ

عشق چیست ؟
چرا ما عاشق میشیم؟
چرا خدا عشق رو آفرید؟
چرا خدا کسی را عاشق میکند بعد عشق را بر او حرام میکند؟

پریسا شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 02:02 ب.ظ http://vet-82.persianblog.com

خیلی زیبا نوشتید.میتونم با اجازتون این متنو بگذارم تو بلاگم؟

اسیر غربت شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 07:22 ب.ظ http://ashk-e-asemoon.persianblog.com

سلام .جالب و زیبا بود وموفق باشی

رنگین کمانی عاشقانه - نه تنها انگشتانمان را - که تک تک سلولهایمان را آنچنان به هم پیوند زده که ...
امیدوارم قدر این همه را بدانم و هر لحظه - در تو و با تو - یگانه تر و خالص تر شوم.
... و خوب می دانم خوب می دانم سالی که با تو شروع شود بهترین سال است عزیز دل.
درود بر تو - سلام بر عشق

روشنک شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:28 ب.ظ http://faratarazboodan.persianblog.com

nemidoonam chi begam faghat mitoonam begam kheili ghashang minevisid,man hamishe mikhoonameshoon hatta age nazar nadam:*

کیمیاگر یکشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:04 ب.ظ http://kimiyagar.persianblog.com

ولی میدانی با اینکه این همه دوستت دارم وقتی که دستانمان بهم میرسید از من دور شدی...

سایه چهارشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 02:12 ق.ظ http://abkenar.blogfa.com/

سلام دوست عزیز / این نوشته ها عالی هستن / به شما حسودی میکنم عالی مینوسید / یادم میاد چند وقت پیش هم بطور اتفاقی وارد این وبلاگ شدم و از مطالبش توی وبلاگم استفاده کردم / ولی بعدا گمت کردم / تا اینکه بالاخره جوینده یابنده است / الانم هل هولکی یه تعدادی از متنها رو خالی کردم توی وبلاگم / نمیدونم راضی هستی یا نه / باید آدرست رو بزارم توی وبلاگم که دسترسی آسون بشه / خداوند بشما نعمت بزرگی داده / متن های شما گرم و زیباست / که با این موسیقی کاملا هماهنگ هست / اسم وبلاگت هم قشنگه / البته از روی نوشته ها تشخیص جنسیت زیاد سخت نیست / یه جا خوندم که معمولا خانوما از جنسیت خودشون ناراحتند /
درست یا غلطش رو نمیدونم / کاشکی تو رابطه بین ادمها جنسیت مطرح نبود / لعنت به این جنسیت / شاید عمر ما کفاف بده و روزی بیاد که درمورد ادمها نه از روی جنسیت بلکه ازروی انسانیت اونها قضاوت کنیم / هنر - این قدرت رو داره / .......موفق باشید / سبز باشید و بهاری

غروب بنفش پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:59 ق.ظ

به نیلوفر مهربون عزیز خودم که دوستهاش رو فراموش نمیکنه. عزیزم. ممنون از همه تبریکهات. انشالله امسال سال یه سیر دل خوش باشه. اگه من هم معرفت تو رو داشتم که الان .... خیلی دوستت دارم و دلم برات تنگه.

امیررضا جمعه 12 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:02 ق.ظ http://dearbuddha.persianblog.com

سلام....وبلاگ تون رو از پریشان خوانی پیدا کردم...و خوشحالم که پیدا کردم......این اتفاق خوب برای امشب ام کافی

هومن دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:33 ب.ظ http://baran2.persianblog.com

مگر زنها هم عاشق میشن؟ مگر میتونن کسی رو دوست داشته باشند؟ زنها همیشه بی خبر می روند انگار که تو وجود نداشتی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:02 ب.ظ http://ordibeheshtebeheshty.persianblog.com

in lhze haye ba to neshastan soroodanist

رنگین کمان آسمان جنسیت گمشده چهارشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:32 ق.ظ

هومن !
آری٬ زنها هم عاشق میشن. زن می تواند آنچنان عاشقانه دوست بدارد که با عشقش ؛مردگی؛ مرد را تبدیل ؛زندگی؛ کند و ...
... و این همه به شرطی است که زن٬ ؛زن؛ باشد و مرد ؛مرد؛ باشد و هر دو انسان باشند و نـــــــه طـلبکار!
... و بیشتر زنانی که رفته اند بخاطر این بوده که مردشان قدرشان را ندانسته ... و طلبکاری خصلت ‌‌ویژه مردان این زمانه است

مرتضی جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 03:53 ق.ظ

درسته. لمسش کردم. آخ چه موزیک نازی. کارت درسته رفیق

فرشته ها یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 03:39 ب.ظ http://fereshtehha.blogspot.com

احساس غریب و دوست داشتنیی است

ئاسو گزینگ سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 10:57 ب.ظ http://civciv22c.blogfa.com

سلام
اولین باره که به وبلا گ شما میام در نگاه اول از نوشته بالای وبلاگ شما خوشم نیامد
چونکه زن بودن باعث تنفر نیست
فقط من میگم خداوندهای تاریخی را به یاد بیاورید
با احترام

آرش یا بهتر بگم غزل پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 05:38 ب.ظ

salam azizam.
man avalin bare ke in web lag miam va be khili chizaye jalebi reidam azizam in neveshteha khili khobe va man omid varam ke betoni behtar az in ha benevisi .
khoda shomaro khili dost dare ke beheton in nemeate bozorgo dade vali inam begam zan bodan khili khobe be sharti ke beghole khodeton vaghean zan bashi
man alan daram khodamo be daro divar mizanam ke betonam be jensiate aslim beresam.
age ham betonin ba man ye tamase harchand kocholo dashte bashin mamnon misham .
ghorbonet beshm azizam
ta roze digee khoda negahdaret bashe.

سعید پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:25 ق.ظ

احساس حس زیبای است که خداوند به هرکس نداده و کسانی هم که چنین حس زیبایی دارند درک نمیشوند چنین میشود که انها خودشان را نمیشناسند . اما شما در خانواده تجملی هستید که این زمینه برایتان به وجود آمده ومیتوان گفت که جای سرگرمی نیز برایتان دارد ... من هم چنین احساسی دارم اما ... خیلی دوست دارم با شما صحبت کنم . ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد